به گزارش اقتصادران، هابیل خاوری در روزنامه تعادل نوشت:
در حالی به استقبال چهارمین روز کاری هفته میرویم که هر روزش با روزهای دیگر متفاوت بوده است برای بازار سرمایه .
خبرهای بانکی، خودرویی و در نهایت پالایشی را میتوان دلیل معاملات مثبت امروز دانست، البته حمایتها از بازار تنها در حد حرف بوده است، اما ظاهرا اینبار تلاشهایی برای بهبود شرایط بازار در حال انجام است.
به عنوان مثال ابطال معاملات اخزا با نرخ بالاتر از ۳۵ درصد است. سفارشهای بزرگ با اخطار ناظر حذف میگردند و اگر سفارشی در این محدوده معامله شود، آن معامله تایید نخواهد شد. به نظر میرسد در این یک موضوع و با توجه به اینکه دولت نمیتواند اوراق ۲۸ درصدی خود را بفروشد، اقداماتی در حال انجام است و نه به واسطه کمک به بازار سرمایه و بهبود شرایط آن .
از منظر تکنیکالی، وضعیت شاخص کل و شاخص هموزن بسیار شبیه به یکدیگر و مستعد رشد در میان مدت هستند. نکته قابل توجه در چارت شاخصها، بهتر بودن وضعیت اندیکاتور rsi در شاخص هم وزن میباشد که بنظر میرسد شاخص هم وزن میتواند سریعتر از شاخص کل شروع به رشد کند. بنابراین در صورت چرخش بازار احتمالا اول نمادهای ریالی (صنایعی که صادرات محور و وابسته به ارز نیستند) به عنوان مثال گروه خودرو بانکی… و صنایع کوچکتر مورد توجه بازار قرار بگیرند.
شاید کمی زود باشد که از تاثیر انتخابات بر بازار سرمایه صحبت کنیم، اما به نظر میرسد با عدم تایید صلاحیت تمامی کاندیداهای وابسته به دولت، مسیر اقتصادی پیش روی بازار سرمایه، کاملا متفاوت با سه سال گذشته باشد . فعالان بازارها در همه جای جهان، سالهای اول ریاستجمهوری را سال امید اقتصادی میدانند. این امید را میتوان در چند روز پیش روی بازار تا انتخابات و تا اعلام نتیجه نهایی آن در رفتار بازارها و رفتارشناسی مردم جستوجو کرد. به نظر میرسد جامعه از منظر سیاسی و اجتماعی در دو راهی سخت تکرار یکی از این دو رویداد مهم قرار دارد: دوم خرداد ۷۶ یا حوادث ۸۸!
در معاملات امروز امید در دل بازار زنده شده بود و شرایط بهتر بود، البته علاوه بر دلایل مطرح شده میتوان ۲ چراغ سبز نیم سوز از سوی بانک مرکزی یعنی نرخ بهره و نرخ نیما را نیز به دلایل این حرکت و تحرکات اضافه کرد. این روزها چهارچرخ بازار روی ۴ عامل سیاست و انتخابات، اخبار صنایع، نرخ بهره و نرخ نیما سوار است و امروز حال این ۴ چرخ کمی بهتر و سرعت و حرکت بازار هم کمی بهتر بود، اما این چرخها فعلا هماهنگ نیستند.
سابقه بد خبر درمانی و رفتارهایی که صورت گرفته باعث شده اعتماد به این دست اخبار کاهش یابد اما اگر بتوانیم این دسته از اخبار را از روی کاغذ به واقعیت نزدیک کنیم شرایط متفاوت خواهد شد
به عنوان مثال در نرخ دلار نیما اگر سرعت دلار نیما تغییر کند قطعاً تغییرات در بازار را شاهد خواهیم بود یا در نرخ سود اگر اوضاع اندکی تغییر کرد و خود را در رخ اخزاها نشان دهد بازار رفتار متفاوتی در پیش میگیردچرا این را میگوییم، چون این دو عامل عوامل موثر ماندگار و بنیادی هستند که اثرات ماندگار و قوی در بازار دارند.
ولی چرا بازار وزن نمیدهد؟!
همه باید تلاش کنند تا اخبار مثبت کدالیزه شده یا روی تابلو خود را نشان دهد ان وقت است که میتوان به تغییرات بازار امیدوار بود .به خصوص در زمان و مقطع فعلی که هر چه میگذرد همه از عمق فاجعه و بلایی که سر اقتصاد و بازار آمده بیشتر مطلع میشوند.
بارها هم مطرح کردهام که بحث خرید زمان و دادن زمین بازی بازار و نوسان محدود از همین روست چرا که گذر زمان به سود بازار سرمایه تمام خواهد شد منتها این میان دورهای را باید پشت سر بگذاریم دورهای که بدون بحران هم باید پشت سر گذاشته شود چرا که لبه تیغی حرکت میکنیم که بسیاری نه به آن اشراف داشته و نه از آن مطلع هستند، از همین موضوع سراغ دامنه نوسان میرویم که دیروز و امروز حرف و بحثهای زیادی را داشت و گمانه زنیها از برگشت دامنه نوسان به حالت عادی در روزهای آینده حکایت دارد.
امروز بازار در ابتدای وقت ادامه روزهای قبل و به خصوص ادامه دیروز بود ولی رسیدن برخی خبرها از خودرو و ماندگار شدن در بازار و تجدید، خبرهای پالایشی و تغییر فرمول، خبرهای خاص بانکی، خبرهای نرخ سود و خبرهای نرخ دلار نیما شرایط کمی بهتر شد نمیدانیم چرا در چنین روزهایی دوباره بحث دامنه نوسان بالاگرفته است!
نکته اول و شاید مهمترین بحث همچنان موضوع دامنه نوسان است!
تکیه بر دامنه نوسان محدود دو درصد تکیه بر یک گزاره غلط اما به ناچار است کسانی که این موضوع را نفی میکنند ظرف زمان را در شرایط فعلی در نظر نمیگیرند که ما در چه مقطع و چه زمانی قرار داریم از سوی دیگر آنها دو دلیل برای رفع دامنه نوسان بیان میکنند که یکی این است که در شرایط عادی و نرمال هستیم و دلیلی ندارد دامنه محدود باشد و دوم اینکه دامنه نوسان باز منجر به ایجاد سریعتر تعادل میشود . وقتی میتوان دامنه نوسان عادی را دلیلی بر تعادل دانست که بر مدار ارزندگی قرار نداشته باشید و تغییرات این موضوع منجر به ارزنده شدن و ورود جریان پول باشد..
در حال حاضر ما چنین شرایطی را در بازار نداریم و دامنه نوسان باز و قبلی ممکن است فشار روی بازار را افزایش دهد در سوی دیگر واقعاً درک نمیکنیم که چرا بیان میشود در شرایط نرمالی هستیم در عرض کمتر از ۴۰ روز کاری یک جنگ و یک مرگ رییسجمهور داشتیم که در تاریخ چند ده سال اخیر بیسابقه بوده است بعد برخی میگویند در شرایط نرمال و عادی قرار داریم! به نظر شناخت درستی از شرایط بازار هم باید داشت و تصمیم گرفت و نظر داد، عدهای انگار در بورس نیویورک هستند!
از سوی دیگر ما شاهدیم که حقوقیها و کسانی که باید در بازار فعال باشند هم به کلی تعطیل کرده و کنار رفتند و از بیتصمیمی لذت میبرند, پس تعادل به امید کی؟ کدام جریان پول؟! دراین شرایط در یک روزمنفی دامنه صفوف فروش بیشتر و قویتر میشود و قفل در ۵ درصد را به جای قفل در دو درصد تجربه کنیم.
برخی هم روی ایده افزایش دامنه نوسان و افزایش حجم مبنا صحبت میکنند به نظر این هم میتواند بررسی شود اما احساس میکنیم ترس بازار را بیشتر خواهد کرد و از سوی دیگر به نظر خیلی سخت و غیر قابل پذیرش نیست که برای ۱۱ روز کاری چنین فضایی را داشته باشیم و دوباره بعد از آن در مورد شرایط بازار تصمیمگیری شود و صد البته معتقدیم حتی در طول مناظرات و جریانهای سیاسی بازار واکنشهای متفاوتی خواهد داشت و اینقدر منفی نمیشویم!
و نکته آخر در مورد دامنه نوسان که بهتر است کمی در مورد آن دقیقتر باشیم این است که بازار را ساده لوحانه قضاوت و تجزیه و تحلیل نکنیم، طی این سالها مدام برخی از افراد با تحلیلهای من درآوردی که مثلاً بازار را پایین آوردند که خودشان بخرند یا گروگان گرفتند یا هر چیز دیگر مدام نظریهپردازی کردند، حرف زدند در حالی که به نظر یک دلیل ساده وجود داشت تا بازار را تحلیل کرد، در جریان کسری بودجه، طبق معمول وقتی تحلیلی صورت نمیگیرد اولین جا جیب شرکتها را میزنند، و نتیجه میشود آن چیزی که امروز شاهدش هستیم شاید تجزیه و تحلیل کردن برخی اتفاقات و نگاه ساده و درست به آن به حل ماجرا بیشتر کمک کند حالا شما هی دلایل عجیب برای بازار بتراشید !
برای این، این موارد را گفتیم که بازار را ساده لوحانه قضاوت نکنیم بازار این روزها شرایطش شبیه کوه یخی شده که چند مترش بیرون است و عمق کوه در دل آب پنهان مانده.
افزایش دامنه نوسان شاید منجر به تعادل شود هیچکس منکر آن نیست و شاید حتی آنقدر جذابیت ایجاد کند که دوباره باعث برگشت پولها شود ولی آن طرفش را هم نگاه کنید اگر منجر به حرکت ادامهدار بحران گردد سلسله اتفاقات و رویدادهایی رخ خواهد داد که دیگر کنترلش از دست همه خارج خواهد شد. و وقتی تاکید میکنیم با ظرف زمان چنین مواردی را بسنجید به این دلیل است که در شرایطی قرار داریم که هیچکس اصلاً به فکر بازار سرمایه نیست و همه به فکر پست و میز و دولت جدید و انتخابات هستند.
کاری نکنیم که با دست خودمان این مرده را کفن کنیم و بعد انتظار این را داشته باشیم که بقیه هم برای ما گریه و زاری کنند. اگر در این سه سال چنین رفتاری را از دولت شاهد بودید، بازهم میتوان امیدوار بود ولی کسانی که روی این دامنه تاکید میکنند به نظر خیلی خوب از حال و روز خودشان و دولت و جریانهای حقوقی و پولی خبر دارند.
اما راه چاره چیست راه چاره به نظر فعلاً کمی صبر در بازار است و البته اقداماتی که باید صورت گیرد که بتواند حداقل در کوتاهمدت بازار را از این شرایط خارج سازد رویدادهایی مثل همان اجرایی شدن بندهای نجات بازار. دقت کنید اجرایی شدن نه خبردرمانی ! یعنی جریان نرخ سود کمک به برخی صنایع نظیر خودرویی و پالایشی و مواردی از این دست و صد البته گذر زمان و چینش انتخاباتی هم آرام آرام ریسکهای بازار را کاهش میدهد و تکلیف را روشن میکند.
به بازار فردا کمی امیدوارتریم چرا که فکر میکنیم امروز و فردا کمی جریان خبرها و جریان پول شکل بهتری میگیرد.
اما در خصوص موضوع انتخابات و چینش نهایی کاندیدا و نظرات آنها در مورد بازار قبل از هر چیز این نکته را بگوییم که اینکه چه کسی رای میدهد یا نمیدهد یا اصلاً تمایل دارد یا ندارد و بحثهای سیاسی جایش اینجا نیست و اصلا به ما هم ارتباطی ندارد. بحث ما روی یک موضوع دیگر است بارها و بارها در گروهها و مطالب مختلف دیدهایم و شنیدهایم که برخی مدام انتقاد میکنند که چرا برخیها تزهای عجیب میدهند و اتفاقاً این افراد به صاحبان سیاست و سیاستگذاران نزدیک هستند. به نظر بخشی ناشی از همین دور بودن اهالی بازار از سیاستگذاران است.
بیتعارف یا قرار است برای محیط کسب و کار خود تلاش کنیم و بکوشیم و فعال باشیم یا قرار است بیخیال نگاه کنیم اما به نظر حتی اگر کسی هم شروع میکند برای ارتباط گرفتن و به نوعی محیط و کسب و کار خود تلاش کند کاری را انجام دهد باید تشویقش کرد چرا که حتی اگر بتواند یک درصد و در حد یک جمله کاندیداها را در مورد بازار سرمایه و اقتصاد آگاهتر کند دست به کار بزرگی زده و اگر هم ما هیچ چیزی را قبول نداریم اعم از سیاست، رای دادن، اقتصاد و… سعی کنیم برای بازار خودمان نیز ارزش قائل باشیم و حداقل نمک روی زخم ایجاد شده و کاهش انگیزه این افراد نباشیم. اتفاقا معتقدیم حتی اگر رای هم نمیدهید به نظر باید منسجمتر هستههایی شکل گرفته و خواست و درخواست سهامداران از سیاستگذاران و سیاستمداران مطالبه شود نمیگوییم قطعاً موثر خواهد بود یا راهگشاست اما از دست روی دست گذاشتن که بهتر است.
باز هم تاکید میکنیم به نظر باید به منافع بازار فکر کرد اگر هر کسی فکر میکند با هر تلاشی میشود در این مسیر گام برداشت باید او را همراهی کرد و در پایان ایکاش کمی اهالی این بازار با هم مهربانتر و متحدتر بودند تا فضای تحمل این روزهای سخت آسانتر میشد.