با شنیده شدن این صحبتها، نقدهای بسیاری از سوی کارشناسان و حتی برخی دیگر افراد مطرح شد؛ نخستین نقد آن بود که برای اجرای این وعده به سالانه حدود ۵۳۲ تن طلا در کشور نیاز داریم، اما میزان تولید طلای ایران در سال، نهایت ۱۰ میلیون تن است. اما مدافعان طرح مذکور بر وعده ارائه اعتبار طلا تاکید داشته و آن را مغایر با تخصیص طلای فیزیکی میدانند.
بهبود بورس همیشه شعار است
اما این تنها نکته عجیب وعدههای این نامزد انتخاباتی نیست؛ درباره بازارهای مالی طی مناظرات انتخاباتی صحبت شد و زاکانی عملکرد ضعیف دولت روحانی و اشتباه در ترغیب مردم برای ورود به بورس را عامل زیاندهی افراد دانست. با این حال خود این نامزد انتخاباتی در حساب توئیترش و در گردهماییهای انتخاباتی خود، مشارکت مردم و بخش خصوصی را عامل بهبود بورس دانست.
او فراموش کرد که خود تشویق مردم به حضور گسترده در بورس را عامل بدبختی زیاندیدهها معرفی کرده بود. زاکانی بدون تشریح برنامههای خود برای التیام نسبی وضعیت بازارهای مالی، تنها به کلیگویی پرداخت و به نظر میرسد در تمامی بحرانهای اقتصادی، این نامزد انتخابات ریاست جمهوری چشم امید زیادی به مردم و نیمنگاهی به گذشته دارد.
اعتبار وعدهها در هالهای از ابهام
این کارشناس اقتصادی ادامه داد: متاسفانه به نظر میرسد برخی از نامزدهای انتخاباتی، به دنبال جمع کردن رای نیستند و وعدهها نشاندهنده برنامه عملیاتی آنها نیست.
وی تصریح کرد: از این رو صحبتهای عنوان شده فاقد ارزش و اعتبار علمی است و پشتوانه اجرایی هم ندارد. حتی برای برخی از وعدههای عنوان شده ساختار و درآمد دولت چنین توانایی را ندارد؛ بنابراین چندان نمیتوان به برخی صحبتها، توجه چندانی کرد.
بورس به تحریم گره خورده
عزتی در ادامه صحبتهای خود، به راهکار بهبود وضعیت بورس اشاره کرد و گفت: بورس و بازاهای مالی در ایران بسیار زیاد تحت تاثیر تحریمها بوده و تنها کسی که به تاثیر تحریمها بر این بازار اشاره کرد، پزشکیان بود. بدون رفع تحریمها نه بورس و نه دیگر بخشهای اقتصادی گشایش آنچنانی نخواهند داشت.
به گفته این کارشناس اقتصادی، متاسفانه مجموع رویکردهای دیده شده در بدنه نامزدهای انتخاباتی، نشان نمیداد که توجه چندانی به این تاثیر داشته باشند و این عدم توجه، از باورهای آنها سرچشمه میگیرد. تا زمانی که باور نداشته باشند تحریمها بر تمامی بازارهای اقتصادی تاثیر منفی و شدیدی دارد، هیچ بخشی التیام نخواهد یافت.
کاندیداهای انتخابات برنامه ندارند
ناامیدکنندهترین بخش مناظرات انتخاباتی در دوره چهاردهم ریاست جمهوری، ندیدن برنامههای مدون برای بهبود و رفع مشکلات اقتصادیست. زمانی که یک نامزد انتخاباتی برنامه خود را برای مدیریت کشور ارائه ندهد، توقع دارد مردم بر چه اساس به او رای دهند؟ این نامزد در صورت سکانداری دولت، چه عملکرد اجرایی خواهد داشت و آیا میتوان به آیندهای روشن امیدوار بود؟