به گزارش اقتصادران، با پایان انتخابات و برگزیده شدن دکتر مسعود پزشکیان، اکنون می‌توان مواضع مدیران دولت مستقر درباره رئیس جمهور آینده کشور را مرور کرد. دیدگاه‌هایی که گرچه در فضای انتخاباتی و شور و هیجان ناشی از تبلیغات برای کاندیدای مورد علاقه، تا حدودی قابل پذیر است، اما حالا با انتخاب رئیس جمهوری تازه از سوی مردم، نگاه دوباره به آن دیدگاهها می‌توان جانبداری، تناقض و عدم رعایت انصاف را به خوبی در آن‌ها دید.
علی استاد هاشمی که انتصاب او به عنوان معاون نظارت بیمه مرکزی و سپس رئیس کل بیمه مرکزی، از همان ابتدا با انتقاد‌های فراوان مواجه بود و بعد‌ها در عمل نیز مشخص شد این انتقاد‌ها بی‌جا نبوده است، درباره مسعود پزشکیان گفته است: «ایشون کلا همیشه با همه چیز مخالفه» یا «احساساتی است و زود موضع می‌گیره»! این درحالی است که به استناد مناظره‌های انتخاباتی، پزشکیان اتفاقا از معدود کاندیدا‌هایی بود که با قوانین بالادستی، سیاست‌های ابلاغی رهبری و حتی برنامه پنج ساله هفتم، به طور کامل موافقت خود را اعلام کرده بود.
به گفته استاد هاشمی، پزشکیان «هیچ قدرت جمع بندی یا مدیریت نداره و به همین دلیل در طول مدت ۴ دوره عضویت در کمیسیون بهداشت، رییس یا نایب رییس نشده». مشخص نیست این چه استدلالی است که رئیس شدن یا نشدن یک فرد را به عدم توانایی جمع بندی افراد نسبت می‌دهد. به عبارت دیگر، می‌توان این سوال را مطرح کرد که آیا همه کسانی که اکنون رئیس یا مدیر شده‌اند، قدرت مدیریت دارند؟ آیا عملکرد رئیس کل کنونی بیمه مرکزی، خود ناقض این استدلال نیست؟
نداشتن «منظومه فکری منظم و منسجم» و «رفتار‌ها و تصمیمات متناقض» در کنار نداشتن «برنامه و نقشه» از دیگر اتهاماتی است که استاد هاشمی متوجه پزشکیان رئیس جمهور منتخب مردم در زمان تبلیغات کرده است، در حالی که می‌توان پرسید آیا ممکن است کسی با چنین خصوصیاتی، سال‌ها در صدر نهادی عریض و طویل و پر چالشی مانند وزارت بهداشت و درمان قرار بگیرد؟
اتهاماتی مانند «تحت تاثیر اطرافیان قرار گرفتن» و یا «اعتراض برخی همکاران به عملکرد» نیز از مواردی است که نه قابل اثبات است و نه قابل اعتنا، چرا که به هر حال، هر مدیری ممکن است موافقان و مخالفانی داشته باشد.
استاد هاشمی که با انتشار متن بلندی در گروه‌های مجازی و حقیقی، تاکید کرده بود «من با آگاهی به امکانات و مسائل کشور، برای فردایی بهتر به دکتر جلیلی رای میدم»، اکنون در نهایت ناکارآمدی، باید بیمه مرکزی را ترک کند؛ آن هم نه به دلیل این که به کاندیداری دیگری رای داده است، بلکه حقیقتا می‌توان او را مصداق بارز اتهاماتی دانست که آن‌ها را به مسعود پزشکیان نسبت داده و از چارچوب نقد خارج شده است.
همه موارد فوق در حالی گفته شد که طبق قانون انتخابات مقامات رسمی وابسته به حکومت حق ندارند له یا علیه نامزد انتخابات ریاست‌جمهوری به طور رسمی اظهارنظر و دعوت رای به فرد خاصی نمایند، اما علی استادهاشمی رییس‌کل بیمه مرکزی به صورت علنی و آشکار به حمایت از سعید جلیلی و تخریب مسعود پزشکیان نمود.
