به گزارش اقتصادران، در کسری از ثانیه و قبل از اینکه بتواند عکسالعملی نشان دهد سرباز جوان بازویش را میگیرد و او را به داخل ماشین نیروی انتظامی میکشاند. پسر جوان تبعه افغانستان مبهوت مانده بی هیچ مقاومتی سوار ماشین میشود و با چشمانی بهت زده به خیابان نگاه میکند. یک جوانافغان دیگر در صندلی عقب ماشین نشسته است. سرباز نگاهی به اطراف میاندازد. یک جای خالی دیگر را هم میخواهد پر کند. از چهارراه که رد میشوند دوباره ماشین میایستد و سرباز مثل قرقی از ماشین پیاده شده و با پرشی بلند خود را به آن طرف جوی آب میرساند و جوان دیگری را به ماشین هدایت میکند.
حالا دیگر طرح جمع آوری اتباع بدون مجوز در ایران شروع شده است. این بار دولت کمر همت بسته تا تبعههای بدون مجوز افعانستانی را به کشورشان بفرستد. این در حالی است که افغانستان در حال حاضر با بحران انسانی نبود شغل و آذوقه و مسائل بهداشتی و درمانی مواجه است. اما برخی معتقدند اگر آنها در کشور خود مشکل دارند ما نیز در ایران با مشکلاتی از این دست مثل فقر و نبود امنیت شغلی و … مواجه هستیم و دیگر توان پذیرایی از اتباعی که هیچ مدرک اقامتی ندارند را نداریم.
اتباع بیگانه بدون مجوز اقامت در ایران مجرمند
سردار محمدیان فرمانده انتظامی تهران بزرگ روز گذشته در خبری اعلام کرد: اتباع بیگانه که داخل کشور هستند باید دارای مجوز باشند، اگر مجوز اقامت نداشته باشند یعنی حضور غیر مجاز و کسانی که اینها را به کار میگیرند جرم مرتکب شدند و مشمول جریمههای سنگین توسط اداره کار میشوند.
سردار محمدیان گفت: اتباع بیگانه که داخل کشور هستند باید دارای مجوز باشند، اگر مجوز اقامت نداشته باشند یعنی حضور غیر مجاز و کسانی که اینها را به کار میگیرند جرم مرتکب شدند و مشمول جریمههای سنگین توسط اداره کار میشوند. او افزود: ما جمع آوری و تردد را بنا به ظرفیت انتقال به مرز افزایش دادیم و ادامه خواهد داشت و اولویت اول کسانی هستند که فاقد هرگونه مجوز باشند و بعد از آن شامل کسانی میشود که مجوزشان تمدید نشده است.
این افغان هراسی از کی آغاز شد
این اولین بار نیست که موج افغان هراسی از اتباع افغانستان در کشور ما به راه افتاده است. مهاجران افغانستانی از زمان حمله شوروی به کشورشان میهمان ایران بودند و وقتی امریکا در مهرماه۱۳۸۱ در واکنش به حملات ۱۱سپتامبر به افغانستان حمله کرد، بسیاری از کوچهها و معابر ایران شاهد حضور مهاجران نورسیدهای بودند که از جنگ جدید در کشورشان به ایران پناه آورده بودند.
موجی که اکنون در کشور طی دو سال اخیر راه افتاده در واقع سومین موج افغان ستیزی در ایران از زمان حضور این مهاجران در کشور ما است.
مساله اینجاست که برخی از رسانهها و خبرنگاران نیز به این مساله دامن میزنند. اما از سوی دیگر باید به دلایل بروز چنین رفتارهایی از سوی مردم نیز توجه کرد.
فقر، عادت مهمان نوازی ما را از بین برده
علی سیاووشی، جامعه شناس در این باره به تعادل میگوید: متاسفانه تورم و فقری که طی سالهای اخیر در کشور ما گسترش چشمگیری داشته باعث شده تا مردم به این فکر بیفتند که حضور مهاجران در کشور فرصتهای شغلی و معیشتی را از آنها میگیرد. این مساله در تمام جوامعی که با مشکلات معیشتی مواجه هستند به نوعی جریان دارد.
او میافزاید: متاسفانه برخی اظهارنظرهای غیر کارشناسانه نیز در مورد تعداد مهاجران و جرایمی که مرتکب میشوند هم به این مساله دامن میزند.
او میافزاید: البته قوانین هر کشوری با اتباعی که به صورت غیر قانونی در آن کشور ساکن هستند محدودیتهایی را اعمال کرده است اما اینکه بخواهیم با برخوردهای قهر آمیز و رفتارهای خشن این اتباع را از کشور برانیم قطعا نمیتواند راهکار مناسبی برای سامان بخشیدن به این مساله باشد.
مسوولان باید مانع خشونت با اتباع شوند
این جامعه شناس با اشاره به فیلمی که در فضای مجازی در مورد دستگیری یک پسر نوجوان افغان که اتفاقا دچار مشکل شنوایی و گفتار نیز بود میگوید: آن رفتار غیر اخلاقی مامور پلیس با این نوجوان دل هر بینندهای را به درد میآورد. اینکه این افراد بدون مجوز در کشور ما زندگی میکنند مجوزی برای اعمال خشونت نسبت به آنها نیست. یادمان باشد که همین اتباع افغان سالهای سال در کشور ما به عنوان کارگرانی با حداقل دستمزد در صنعت ساختمان سازی و … فعالیت میکردند.
او میافزاید: شاید طی سالهای گذشته با بروز مشکلات اقتصادی و معیشتی دیگر این کارها را هم کارگران ایرانی انجام میدهند اما قطعا چنین موضوعی دلیلی برای رفتارهای غیر انسانی با این افراد نیست. کسانی که به موج افغان ستیزی در جامعه دامن میزنند و آنها را تهدیدی برای امنیت جامعه میدانند افرادی هستند که اتفاقا خود عامل بر هم زدن آرامش عمومی و امنیت جامعه با هراسافکنی میشوند.
افغان هراسی یک سیاست ضد ایرانی است
داود بهرامی، جامعه شناس نیز در این باره به تعادل میگوید: افغانهای داخل ایران برای فرار از وضع کشورشان و کار به ایران آمدهاند و هیچ خبر قابل اتکایی مبنی بر قصدشان بر شورش علیه حکومتمرکزی ایران وجود ندارد. اصولا یک جمعیت مهاجر ولو در کشوری در اکثریت باشد چگونه قدرت شورش علیه کشوری که به او پناه داده دارد.
او میافزاید: الان جمعیت بومی قطر حدود ۲۶۰ هزار نفر و جمعیت غیر بومی آن بیش از سه میلیون نفر است و هکذا جمعیت امارات . الان در سعودی دو میلیون زیدی یمنی حضور دارد و سعودی هم با کشورشان در جنگ است آیا در این ۹ سال خبری از شورش آنها علیه دولت سعودی شنیده اید تا فرض شورش شش میلیون افغانی علیه ۸۷ میلیون ایرانی با این قدرت عظیم نظامی قابل تصور باشد ؟
این جامعه شناس میافزاید: به گواه تاریخ افغانها در ۵۰ سال گذشته شریک هیچ اقدام ضد ایرانی نبودهاند تا ظن شرکتشان در پروژههای ضد ایرانی آینده قابل پذیرش باشد . همچنین آماری از اینکه افغانهای مقیم ایران در موارد زیاد دست به جرم و جنایت زدهاند وجود ندارد . تبعه خارجی در بحث اعمال قوانین آسیبپذیرترین هستند چرا که قوانین درباره آنها با شدت بیشتر نسبت به شهروندان کشور اعمال میشود و کمترین پیامد، اخراج است. ضمن آنکه در مقایسه با اتباع کشورهای همسایه ایران، افغانها نجیبترین هستند.
مشاغلی که مورد استقبال جوان ایرانی نیست
بهرامی به مساله مشاغل جوانانافغان اشاره کرده و میگوید: بسیاری از مشاغلی که جوانان افغان در ایران انجام میدهند مورد استقبال جوانان ایرانی نیست . الان مشاغل زیادی در ایران است که جویای ایرانی ندارد . فرزندان خودمان را نگاه بفرمایید. قوانین ایران، مانع سپردن مناصب عالی، متوسط و حتی ضعیف کشور به اتباع خارجی است و در این بین، ایران سختگیرانهترین قوانین را دارد.
او در پایان میافزاید: سیاست افغان هراسی و … یک سیاست ضد ایرانی است که همزمان با سیاست ایران هراسی توسط سرویسهای خارجی مدیریت میشود و مهمترین بسترش هم فضای مجازی است .
نیاز اقتصاد ایران به کارگر ارزان
یکی از دلایلی که باعث شده تا برخی از ایرانیها نسبت به حضور اتباع افغانستان در کشور حساس شوند مساله شغل و درآمد است. همانطور که گفته شد وقتی تورم و فقر در جامعهای افزایش پیدا میکند دیگر روحیه مهمان نوازی از اتباع بیگانه در آن به دست فراموشی سپرده میشود. اما آیا واقعا بیشتر مشاغل در ایران در اختیار اتباع افغان است؟ این سوالی است که عمدتا از سوی بسیاری افراد پرسیده میشود. عاطفه معمار، کارشناس حوزه کار در این باره به تعادل میگوید: آمار دقیقی از تعداد مشاغل در اختیار افغانستانیها وجود ندارد اما با در نظر گرفتن جمعیت زنان و کودکان، همچنین کارگران مجرد فصلی، تخمین زده میشود حدود یکسوم این جمعیت شاغل باشند. به عنوان نمونه در فراخوان اسفندماه سال پیش وزارات تعاون، کار و رفاه اجتماعی برای تعیین وضعیت اشتغال افراد دارای برگه سرشماری (۲میلیون و ۲۰۰هزار نفر)، نزدیک ۷۰۰هزار نفر شرکت کردند. برایناساس احتمالاً حدود یکونیم میلیون فرصت شغلی در اختیار افغا نستانیهاست.
او میافزاید: از طرف دیگر کارگر افغانستانی گزینه مطلوب پیمانکار ایرانی است زیرا نسبت به کارگر ایرانی، هزینههای مستقیم و غیرمستقیم کمتری دارد و در بسیاری از مشاغل، کارگر ایرانی حاضر به کار با این دستمزد نیست. اگر کسی بهدنبال فهمیدن دلیل حضور افغانستانیها در ایران طی این سالهاست، یکی از علل آن را میتواند در نیاز اقتصاد ایران به کارگر ارزان پیدا کند .
این کارشناس اقتصادی و حوزه کار در بخش دیگری از سخنانش میگوید: بسیاری از افغانستانیها در مشاغل کارگری ساده مشغولند درحالیکه بیکاری ایرانیان بیشتر در بین گروههای تحصیلکرده و ماهر وجود دارد و حاضر نیستند در چنین مشاغل ساده و سختی کار کنند. افغانستانیهایی هم هستند که طی سالها بهواسطه افزایش مهارت و اندوختن ثروت، توانستهاند ارتقای شغلی پیدا کنند؛ اما دولت ایران براساس قوانینی که از سال ۱۳۶۳ برای حمایت از اشتغال کارگر ایرانی مصوب کرده و تاکنون پابرجاست، افغانستانیها را عموماً به عنوان کارگران ساده بهرسمیت میشناسد و یک افغانستانی امکان قراردادرسمی در بنگاههای خصوصی یا تاسیس کسبوکار شخصی ندارد.
معمار در پایان اظهار میدارد: محدودیتهای قانونی برای برخورداری از حق مالکیت و دسترسی به خدمات و تسهیلات بانکی نیز سبب میشود یک افغانستانی فرصت ارتقای کمتری نسبت به یک ایرانی در شرایط مشابه داشته باشد. بهخاطر این محدودیتها، نیروهای متخصص و ماهر افغانستانی تمایل دارند ایران را بهقصد ترکیه و اروپا ترک کنند.