به گزارش اقتصادران، مجید گودرزی نوشت:
مکانیسم قیمتگذاری در بازار خرید و فروش و اجاره مسکن چگونه است؟ آیا راهبردهای نظارتی برای این منظور در نظر گرفته شده است؟ چگونه میتوان بازار مسکن را از التهابات نجات داد؟برای هیچکدام از این پرسشها پاسخی روشنی وجود ندارد. شرایط امروز در بازار مسکن غیر سازماندهی شده و رها شده است.
سوداگران قادرند هر روز نقشه تازهای برای مسکن ریخته و هر طور که مایل هستند قیمتگذاریهای مسکن را عملیاتی کنند. این در حالی است که قیمتگذاری بر اساس قیمت تمام شده منطقیترین راهکار برای استخراج نرخ واقعی مسکن در ایران است. از این طریق نه به کسی اجحاف میشود و نه کسی متضرر میشود.
ضمن اینکه سیاستگذاریهای این بازار را منطقی میکند. ۳راه برای پی بردن به قیمت واقعی مسکن پیشنهاد میشود: نخست، مراجعه به آگهیهای مناقصه ساخت است. دومین راه، عرفهای معمول برای درصدهای مشارکت در ساخت مسکن و نهایتا قیمتگذاری از طریق کارشناسان رسمی سازمان نظام مهندسی است که هر ساله ابلاغ میشود. این موارد راهکارهای اصلی برای استحصال قیمت مسکن است. گزارهای که امروز باعث قفل شدن بازار مسکن و فلاکت مردم در حوزه مسکن شده، نداشتن مبنا برای نرخهاست.
قانونگذار هم در این زمینه یک ترکفعل تاریخی انجام داده است. تا سال گذشته هیچ قانونی برای ساماندهی بازار مسکن وجود نداشت. در سال ۱۴۰۲ قانون ساماندهی بازار مسکن تصویب شد اما همین قانون هم در اجرا به دلیل نبود ضمانتهای اجرایی لازم و کار کارشناسی روی زمین ماند . همچنین قانون مالیات برخانههای خالی و لوکس هم به خاطر نداشتن پایگاه داده از سوی دولت حجتی نتوانست عایدی و درآمدی به اندازه هزینه تصویب قانون هم داشته باشد! جهشهایی که امروز در بحث قیمت مسکن صورت گرفته بینظیر است و صنعت ساختوساز را قفل کرده است.
هیچ ارتباط معناداری بین نرخ ارز و بازار مسکن وجود ندارد. در دولتهای قبل برای مقابله با قاچاق ارز و خروج ارز از کشور، نرخ ارز را بالا بردند اما دستکاری در نرخ ارز اثرات مخربتری از اصل تحریمها داشت و زندگی مردم را تحتالشعاع قرار داد. ضمن اینکه رانت زیادی در اختیار برخی افراد خاص قرار داد. اینکه نرخ مسکن با ارز محاسبه شود از اساس غلط است.
کارگر ایرانی که ماهی ۱۲میلیون تومان حقوق میگیرد، نباید هزینه مسکنش بر اساس قیمتهای جهانی تعیین شود. در امریکا کارگران و حداقل بگیران بین چند ده برابر کارگر و کارمند ایرانی حقوق میگیرند اما در ایران حداقل بگیران تحت فشار زایدالوصف معیشتی قرار دارند. زمانی میتوان نرخ مسکن را با نرخ دلار محاسبه کرد که به حقوق بگیران ایرانی با دلار حقوق پرداخت شود. این اعداد و ارقام فعلی، نرخ واقعی مسکن نیست. چیزی که در بازار ارز و مسکن وجود دارد، نرخ واقعی نیست. امروز هم تولید ریالی و فروش دلاری مسکن، یکی از بدترین سناریوهایی است که در بیشتر بخشهای اقتصاد ایران از جمله مسکن در حال اجرایی شدن است. افرادی که در حال ایجاد ارتباط بین مسکن و نرخ دلار هستند، حاضر نیستند ودیعه مستاجران خود را دلاری محاسبه کنند. آنها ودیعه مسکن را ریالی کرده ارزش ودیعه شهروندان را از میان میبرند. این روند مستاجران را ضعیف و ضعیفتر میکند. به این روند باید پایان داده شود. یا تولید دلاری و فروش دلاری باید داشته باشیم، یا تولید ریالی و فروش ریالی.