به گزارش اقتصادران، مدیرعاملی که سر نخواستنش در دولت رئیسی دعوا بود و زمزمههای برکناری اش به گوش همه رسیده بود، حالا به واسطه تغییر دولت و لابی هایی که در بدنه دولت به تازگی منصوب شده اند توانست تا آخر سال جاری برای خود زمان بخرد و در سمت قبلی اش ماندگار شود البته تعلل وزیر صمت برای تغییر مدیران خودرویی لابیهای پشت پرده را نیز تایید میکند.
شنیدهها حاکی از آن است که لابی های برنامه ریزی شده مدیرعامل این خودروسازی درحالی توانسته از مهلکه برکناری نجات یابد که وضعیت فعلی این شرکت به گونهای است که برای اثبات زیان ده بودن آن نیازی به عدد و ارقام نیست .
از این مدیرعامل می توان به عنوان یکی از ضعیفترین مدیران حوزه خودروسازی طی چند دهه اخیر یاد می شود؛ به طوری که مدت زمان مدیرعاملی وی، برند این خودروسازی درنتیجه عملکرد نامناسبش به طور قابل ملاحظه ای در میزان تولید و کیفیت محصولات با افت شدیدی مواجه شد. همچنین کاهش میزان تولید محصولات این خودروساز باعث شد تا آن میزان که نیاز بازار است تامین نشود. از سوی دیگر به دلیل شمار افزایش آسیبهای مالی و جانی به مردم هشدارهای زیادی از سوی پلیس و حتی سازمان تعزیرات برای این خودروسازی صادر شود.
گذشته از همه این موارد، با زیان انباشت چند ده هزار میلیاردی در صورتهای مالی این خودروساز، آخرین علائم حیاتی این شرکت را هم از کار انداخت به طوری که در دوران ریاست این فرد، این خودروسازی تا جایی پیشروی کرد که در آستانه اخراج از بازار سرمایه قرار گرفت، اما مجددا به واسطه فشارهای وارد آمده از دولت به سازمان بورس، فرصت یک ساله برای خروج این خودروساز تمدید شد.
مدیرعامل این شرکت خودروسازی که کوچک ترین آشنایی و تخصصی درحوزه خودرو ندارد و حتی فاقد هرگونه سابقه کاری دراین زمینه است، توانسته با مدرکی غیرمرتبط به حوزه خودروسازی وارد شود و تمام فیلترهای حراستی و گزینشی را بدون کوچکترین مشکلی رد کند، اما آنچه در این میان اهمیت دارد این است که چرا مدیران قبلی که از بانیان وضعیت موجود بازار خودرو هستند، همچنان به کار خود ادامه میدهند و این صنعت را همچون ارث پدری خود دانسته و حاضر نیستند دست از سر صنعت خودروسازی کشور بردارند؟ همچنین اگر قرار است چنین افرادی در سمت های شغلی حساس باقی بمانند قرار است با چه تخصص و تجربهای این شرکت را که غرق در زیانهای عجیب و غریب است مدیریت و راهبری کند؟